خروس

خروس


نکات کلیدی برای کنترل بیماری گامبورو 

بیماری گامبورو یا همان بورس عفونی پرندگان ( IBD ) بوسیله ویروسی کوچک ، طبقه بندی شده در خانواده BirnaViridae ایجاد میشود . این بیماری برای نخستین بار در سال 1962 میلادی در ایالات متحده آمریکا توسط Cosgrove توصیف گردید . بیماری فوق ، مسبب مشکلات اقتصادی عظیمی در صنعت طیور در سطح جهانی میباشد .

در سالهای اخیر و در اواخر دهه 80 میلادی ، ویروسی از عوامل IBD با خواص بیماری زایی شدیدتری شناسایی گردید . این ویروس ، نوع بسیار حاد ویروس IBDV بود . به همین دلیل این ویروس بنام vvIBDV نامیده شد . ویروس فوق به سرعت ، تقریبا در تمامی نواحی تولیدی در سطح جهان شیوع یافت . قاره آسیا در اوایل دهه 90 میلادی توسط ویروس فوق مورد تهاجم قرار گرفت و از آن زمان ، مشکلات اقتصادی وابسته به تلفات بالا و راندمان تولید پائین در سرتاسر این قاره مشاهده شده است . دو سروتایپ از عامل بیماری گامبورو وجود دارد .

سروتایپ نخست ، شامل IBDV کلاسیک که مسبب بیماری تحت کلینیکی میباشد و همچنین vvIBDV که میتواند باعث بروز تلفات بالا شود . گونه های مختلفی از سروتایپ 1 این ویروس ، توصیف شده است . 
سروتایپ دوم ، غیربیماریزا شناخته شده است . 
بورس فابریسیوس که نخستین ارگان درگیر در گسترش سیستم ایمنی طیور است ، مهمترین هدف ویروس میباشد . شدت بروز نشانه های کلینیکی و همچنین ضایعات در این بیماری به شدت ویروس موجود در مزرعه ، نوع پرنده ( گوشتی یا تخمگذار ) ، سن و همچنین وضعیت ایمنی پرندگان درگیر بستگی دارد .

عموما یکی از فرم های تحت کلینیکی IBD در جوجه هایی با سن کمتر از سه هفته روی میدهد . در این فرم از بیماری ، هیچگونه نشانه مشخص کلینیکی مشاهده نمیشود ولی پرندگان ، نوعی سرکوبی سیستم ایمنی شدید و همیشگی را تجربه خواهند کرد . در عوض ، فرم کلینیکی IBD غالبا در پرندگانی با سن 3 تا 6 هفتگی با رخداد ناگهانی و همچنین افزایش سرعت میزان تلفات ، روی می دهد .

نشانه های کلینیکی بیماری شامل دهیدراسیون ، لرزش ، آشفتگی پرها ، کاهش اشتها و افسردگی میباشند . پرندگان درگیر با این بیماری ، نوعی سرکوبی ایمنی گذرا را پشت سر خواهند گذاشت .



برنامه پیشگیری :

به رغم انجام برنامه های قوی واکسیناسیون ، کنترل IBD بصورت انجام برنامه های پیشگیری موثر بر علیه بیماری مشکل بوده و به امنیت زیستی و ایمنی والدین و فرزندان آنها بستگی دارد . همچنین ، امنیت زیستی یا واکسیناسیون تنها ، قادر نیست تا از زیانهای ناشی از IBD جلوگیری نماید .



· امنیت زیستی : 
بدلیل میزان بالای ویروس منتشره در خلال شیوع بیماری و مقاومت آن در برابر عوامل فیزیکی و شیمیایی مختلف ، در هنگام آلودگی یک سالن پرورش طیور ، از بین بردن تمامی منابع عفونت عملا غیرممکن بنظر میرسد . از سوی دیگر ، ارتباط میان ویروس IBD مزرعه و گله بعدی نیز اجتناب ناپذیر است . بنابراین ، واکسیناسیون از راههایی است که میتوان قبل از ویروس موجود در مزرعه به بورس فابریسیوس دسترسی پیدا نمود و از تصرف آن توسط ویروس مزرعه جلوگیری بعمل آورد .

به عبارت دیگر ، رقابتی میان واکسن و همچنین ویروس موجود در مزرعه وجود دارد . بنابراین ، یک برنامه امنیت زیستی وسیع و گسترده ، با کاهش حضور ویروس مزرعه در تجهیزات طیور از طریق پاکسازی شدید و همچنین انجام عملیات ضدعفونی مبتنی بر محدودیتهای بهداشتی ، مهمترین فاکتور در کاهش زیان های ناشی از IBD میباشد . ترکیبات فنولیک ، یده و همچنین فرم آلدهید در جهت ضدعفونی مواد آلوده شده ، موثر میباشند .



· ایمنی مزارع مرغ مادر : 
برنامه های گسترده ایمن سازی بر علیه IBD با طراحی برنامه های مناسب واکسیناسیون در مزارع مادر گوشتی و همچنین تخم گذار آغاز میگردد . برنامه های واکسیناسیون متعددی در سراسر جهان پیشنهاد شده است و عموما ، هم واکسنهای زنده و هم واکسنهای کشته را در بر میگیرند .

این واکسنها در خلال دوره پرورش مرغهای مادر و به منظور دستیابی به سطوح بالای آنتی بادیهای فعال و یکنواخت و انتقال آنها به فرزندانشان ، مدیریت شده و مورد استفاده قرار می گیرند .

در برخی مناطق و برحسب تیتر آنتی بادیها و همچنین پراکندگی تیترها در گله های مادر در حوالی هفته 45 زندگی ، تزریق اضافی واکسنهای غیرفعال صورت می پذیرد .

سطوح آنتی بادیهای مادری اکتسابی بالا و هماهنگ ( MDA ) در فرزندان ، به حفاظت جوجه های گوشتی و تخمگذار برعلیه عفونتهای تحت کلینیکی در روزهای اول زندگیشان کمک شایانی میکند .



· ایمنی فرزندان : 
دریافت MDA از والدین ، برای حمایت پرنده در تمام مدت زندگی اش کافی نخواهد بود . بنابراین ، ایمنی فعال پرندگان جوان در جهت حفاظت آنها بر علیه IBD در مزارع ، حیاتی بوده و به سه نکته اساسی بستگی دارد :

1 . واکسن مناسب .

2 . راه مناسب .

3 . زمان مناسب .



· واکسن مناسب : 
به معنای انتخاب صحیح حدت موجود در واکسن میباشد . چهار نوع متفاوت از واکسنها با توجه به حدت آنها وجود دارند :

1 . Mild .

2 . Intermediate .

3 . Intermediate Plus .

4 . Hot .

انتخاب بایستی بر اساس همه گیر شناسی منطقه صورت پذیرد . درصورتیکه تنها ، سویه کلاسیک IBDV در منطقه حاضر میباشد ، واکسنهای Mild یا Intermediate را میتوان با موفقیت استفاده نمود . اما در صورتیکه vvIBDV در ناحیه شایع میباشد ، قویا استفاده از واکسنهای Intermediate Plus توصیه میگردد . در موارد خاصی که سویه ایی متفاوت در ناحیه وجود دارد ، در جهت کنترل وضعیت ، بایستی از واکسنی استفاده نمود که حاوی ویروس فوق باشد .

تاکنون سویه ایی متفاوت در آسیا شناسایی نشده است .



· راه مناسب : 
آب آشامیدنی ، مهمترین روش پیشنهادی برای واکسیناسیون گسترده بر علیه IBD در مزارع میباشد . بهرحال ، این تکنیک واجد محدودیتهای آشکاری چون مصرف آب نامناسب بوسیله پرندگان و احتمال غیرفعال شدن ویروس واکسن با کلر و یا سایر مواد ضدعفونی کننده موجود در آب میباشد . بنابراین ، راه مناسب بدین معناست که بدنبال رویه مناسب واکسیناسیون در جهت به حداقل رسانی مشکلات فوق الذکر مرتبط با تکنیک بکوشیم . نتیجه آن نیز دستیابی به ایمنی مناسب گله میباشد .

بعلاوه ، نکته هایی چون مراقبتهای مرتبط با زنجیره سرد ، آماده سازی و توزیع واکسن و زمان محرومیت نیز در جهت دستیابی به نتایج خوب با این روش واکسیناسیون از اهمیت ویژه ایی برخوردار میباشند .



· زمان مناسب : 
در میان این سه نکته کلیدی ، پیاده سازی زمان مناسب واکسیناسیون در سطح مزرعه ، مشکل ترین مرحله بوده و بدون شک میتواند منجر به اشتباه در پیشگیری از IBD شود .

تصمیم گیری دقیق در زمان واکسیناسیون از آن جهت ضروری است که تداخلی قوی میان MDA با ویروس واکسن وجود دارد . این نکته بدان معناست که در صورت تجویز واکسن ، هنگامیکه هنوز میزان MDA بالاست ، سبب خنثی شدن واکسن خواهد شد و از آن پس گله ، حفاظت نخواهد شد .

در مقابل ، در هنگام تجویز دیرهنگام واکسن ، ویروس موجود در مزرعه قبل از واکسن پرندگان را آلوده نموده و بنابراین بیماری شایع خواهد شد . بنابراین ، زمان مناسب ، به سطوح MDA در یک روزگی جوجه ها وابسته بوده و از گله ایی به گله دیگر متفاوت است .

MDA طی یک روند آهسته عادی ، با گذشت زمان ، کاهش می یابد . این روند در اکثر موارد با والدین و همچنین میزان رشد جوجه ها در ارتباط است . روند کاهش این آنتی بادی ها را میتوان براحتی از طریق میزان نیمه عمر آنها مشخص نمود . بعنوان مثال ، نیمه عمر MDA موجود در جوجه های گوشتی با آزمایش ELISA صورت پذیرفت و حدود 3 تا 3.5 روز تخمین زده شد . این جمله بدان معناست که زمان مورد نیاز در جهت نصف شدن سطوح MDA مشخص و ارزیابی شده در جوجه های گوشتی حدود 3 تا 3.5 روز میباشد .

همانگونه که سطوح واکسن نیز ارزیابی شده است ، با در دست داشتن اینگونه نتایج سرولوژیک ، ممکن است بتوان سن مناسب واکسیناسیون را مشخص نمود . از این گذشته ، بر اساس CV آنتی بادیها میتوان تصمیم گرفت که آیا واکسیناسیون اضافه برای حفاظت از پرندگانی با میزان پائین MDA ، نیاز میباشد یا خیر .

در نتیجه ، از آنجائیکه زمان مناسب واکسیناسیون میتواند از گله ایی به گله دیگر متفاوت باشد ، معقول تر بنظر میرسد که آن را از گله ایی به گله دیگر مشخص نمائیم . این کار میتواند با سنجش سطوح MDA در روزهای نخست زندگی پرنده و از طریق نوعی آزمایش کمی سرولوژیک چون ELISA صورت پذیرد .

بنابراین ، سن واکسیناسیون را بایستی با توجه به سطوح و همچنین یکپارچگی MDA حاضر در نمونه های گرفته شده از جوجه ها تعیین نمود . بهرحال ، بطور معمول ، امکان نمونه گیری در مزارع پرورش از هر گله ایی در جهت محاسبه دقیق روز واکسیناسیون وجود ندارد . در چنین مواردی ، واکسیناسیون را با توجه به گله های اصلی محاسبه می کنند .

بعنوان مثال ، جوجه های گوشتی را در حدود 14 یا 16 روزگی زندگی اشان ، با استفاده از واکسن Intermediate Plus واکسینه میکنند . برنامه فوق برای بیشتر گله ها مناسب میباشد ولی با اتخاذ این برنامه ، لازم است که خطر از دست دادن برخی از گله ها را بپذیریم . بنابراین ، گله هایی با سطوح MDA بسیار بالا یا پائین در یکروزگی و همچنین با یکپارچگی ضعیف MDA ممکن است با شیوع IBD مواجه شوند . از سایر شرایط حاکم بر مزارع ، پرورش جوجه های یکروزه ایی از گله های مختلف میباشد . از اینرو با تیترهای آنتی بادی غیر یکپارچه ایی مواجه خواهیم بود .

این امکان وجود دارد که با استفاده از آزمایش ELISA ، شرایط فوق شناسایی شود و برنامه واکسیناسیون مناسبی تدارک دیده شود . بهرحال ، این کار بصورت روزمره و عادی صورت نمی پذیرد .

به منظور حداقل سازی خطر شیوع بدلیل شرایط فوق الذکر ، در نواحی که vvIBDV شایع میباشد ، استفاده از واکسنهای Intermediate در حدود 7 تا 10 روزگی زندگی و همچنین واکسنهای Intermediate Plus در 14 تا 16 روزگی زندگی ، پیشنهاد میگردد .

واکسنهای Intermediate در ابتدا سیستم ایمنی پرندگان را با سطوح پائین تر MDA تحریک خواهد کرد و سپس واکسن Intermediate Plus حفاظت پرندگانی را که واجد سطوح بالاتری از آنتی بادیهای ضد vvIBD میباشند را انجام میدهد .



روند واکسیناسیون IBD :

برای چیره شدن بر دو مشکل بزرگ مرتبط با ایمن سازی بر علیه IBD ( پیش بینی زمان مناسب واکسیناسیون و محدودیت های روش آب آشامیدنی ) واکسن های جدیدی برای استفاده در کارخانه های جوجه کشی ساخته شده اند . این واکسنها را میتوان بدون توجه به سطوح MDA و یا یکپارچگی آن استفاده نمود . پیشرفتهای فوق شامل واکسنهای نوترکیب و همچنین کمپلکس ایمنی میباشند .

واکسنهای نوترکیب میتوانند واکسن های زنده ایی باشند که از یک حامل ژنوم برای حمل سکانس های ژنی انتخابی یک اهداکننده در جهت به رمز درآوردن آنتی ژنهای محافظ ، بهره می برند .

متعاقب واکسیناسیون ، ویروس نوترکیب شروع به تکثیر نموده و آنتی ژنهای محافظ حامل و همچنین اهداکننده را به سیستم ایمنی میزبان ارائه می نماید . بنابراین ، وقایع تحریک به سمت ایمنی ایجاد شده توسط حامل و اهداکننده در برابر بیماری هدایت میشود . به همین ترتیب نوعی واکسن یافته شده است که ژنهای به رمز درآورنده VP2 پروتئین کپسید IBDV را به ویروس بیماری مارک ( HVT ) وارد مینمایند .

واکسنهای کمپلکس ایمنی ، نوعی ترکیب متعادل شده مناسب از ویروس واکسن IBD و آنتی سرمهای آن ( آنتی بادیها ) میباشند . این کمپلکس ایمنی ، تاثیرات ویروس را برای حداقل هفت روز به تعویق انداخته و محدود می سازد تا ما اطمینان یابیم که واکسن فوق برای جوجه هایی با سطوح پائین آنتی بادی امن میباشد . در این زمان ، کمپلکس ایمنی ، ویروس واکسن را از خنثی شدن توسط MDA حفاظت میکند . در نتیجه ، این کمپلکس ایمنی از تولید ویروس و تحریک آنتی ژنیک پس از آن جلوگیری نمیکند بلکه ، تنها آن را به تعویق می اندازد .

پس از درآمدن جوجه ، درحالیکه MDA با گذشت زمان بیان میشود ، کمپلکس ایمنی رفته رفته شکسته شده ( از بین می رود ) و ویروس واکسن شروع به تکثیر نموده و سیستم ایمنی را تحریک کرده و حفاظت علیه IBD را فراهم میکند .



نتیجه گیری :

اجرای یک برنامه وسیع بر علیه IBD ، مستلزم ایمن سازی موثر گله های مادر گوشتی و تخمگذار ، برنامه های امنیت زیستی شدید و برنامه های ایمن سازی با طراحی مناسب برای گله های گوشتی و تخمگذار میباشد . بنابراین ، در جهت بدست آوردن ایمنی مناسب ، لازم است تا گله ها در زمان مناسب واکسینه شوند . نه خیلی زود ( که از خنثی شدن ویروس واکسن توسط MDA ) و نه خیلی دیر ( تا از خطر آلودگی مزرعه اجتناب شود ) . همچنین استفاده از واکسن مناسب و همچنین مدیریت بهینه روش مناسب از سایر عوامل مرتبط میباشند .

بمنظور غلبه بر محدودیت های مرتبط به واکسیناسیون IBD ( محاسبه زمان مناسب واکسیناسیون و محدودیتهای روش آب آشامیدنی ) واکسنهای نوترکیب و همچنین کمپلکس ایمنی برای استفاده در کارحانه های جوجه کشی ساخته شده اند .

در نهایت ، ذکر این نکته نیز اهمیت دارد که نتایج واکسیناسیون میتواند شدیدا تحت تاثیر مایکوتوکسین ها ، تقارن با بیماریهای ویروسی سرکوب کننده ایمنی چون مارک و یا CAV و همچنین فاکتورهای محیطی باشند . بنابراین ، در جهت رسیدن به بهترین حفاظت بر علیه چالش IBD ، بایستی تمامی این فاکتورها مورد توجه قرار گیرند .
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: Ahsan Sadeghi ׀ تاریخ: چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , khoros.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com